ما همیشه با تو بوده ایم....این روزها بیشتر

نیمه های راه

دارم کم کم به نیمه های راه می رسم ، 5 روز دیگه وارد هفته ی 20 میشم ، به همین مناسبت امشب با دخترم تنها توی خانه ماندیم و من واسش ی دفترچه با مزه درست کردم اونم توی سایت :  http://www.babycentre.co.uk   اگه دوست دارین شما هم این کار رو بکنین.  هنوز تکون هاشو حس نمی کنم . می دونم که نباید نگران باشم ولی خب متاسفانه نگرانم ! انگار که دارم مادر میشوم !!! همیشه به مامانم اعتراض می کردم که نگرانی هاتون بی مورده و... هنوز هیچی نشده دارم میشم عین تموم مادرا ...   و ... بوی بهشت به استشمام می رسد ـــــــــــ     ...
20 خرداد 1391

خنده من سوال تو

احساس می کنم تا الان در نحوه خوابیدن هیچ تاملی نکردم و حالا که قراره مدل خاصی بخوابم حسابی سر در گمم !انگار که خوابیدن یک عمل ارادی و اکتسابی باشه و من در تمام این سالها سعی نکرده باشم اونو یاد بگیرم ! شب تا شب که می خوام بخوابم باید کلی تلاش کنم تا توی تخت جا بیفتم و مدلشو پیدا کنم ، و وقتی نیاز به غلت زدن پیدا می کنم دوباره پروسه ی پیدا کردن مدل مناسب تکرار میشه !  و اینجوریه که هنوز نخوابیدم که صبح شده و باید بیدار شم !!!   یکی از عزیزانم داره توی بد گردابی چرخ می خوره و من هیچ کاری از دستم بر نمیاد... در تمام مدتی که دارم سعی میکنم توی رختخواب جا بیفتم! فکر این عزیز هم سعی داره خودشو جا بندازه ، حالا تصور کنید چه وضعی...
16 خرداد 1391

روح

پایان چهار ماهگی و دمیده شدن روح لحظه ی حساسیه ، اینکه توی چه حالتی باشی وقتی که داره روح دمیده میشه و چه روحی در او دمیده میشه      مدام سوره ی قدر می خونم ...خدایا روحی بر او بدم ؛ که مولایش هر دم بر او مباهات کند... ممنونم!   ...
16 خرداد 1391
1